سفارش تبلیغ
صبا ویژن

DENIZ


ساعت 8:15 عصر دوشنبه 86/11/8

25 بهمن فکر می کنم ولنتایه به همتون تبریک می گم.

 


¤ نویسنده: بابک

نوشته های دیگران ( )

ساعت 9:50 عصر شنبه 86/10/22

السلام علیک یا ابا عبدالله.

دوستان گرامی فرا رسیدن ماه محرم و شهادت امام حسین (ع) را تسلیت می گویم.

 

یا حسین

¤ نویسنده: بابک

نوشته های دیگران ( )

ساعت 9:3 صبح دوشنبه 86/8/28

حکایت جالبیست که فراموش شدگان فراموش کنندگان را هرگز فراموش نمی کنن

ba ke begooyam ghame in dard ra, chon ke yeki mahrame asrar nist. dam mazan ey shams be konji neshin, hasele in dour joz in kar nist...

همه خوشدل انکه مطرب بزند به تار چنگی؛من از آن خوشم که چنگی بزنم به تار مویی

az har rahi ke biaie be ham miresim....,, zamin bikhoodi gerd nist...

احتیط باید کرد همه چیز کهنه می شود و اگر کمی کوتاهی کنیم عشق نیز ! بهانه ها جای حس عاشقانه را خوب می گیرند

yadam bashe ke yadet biyaram ke yadam bendazi ke yadet bedam ke doset daram va be yadetam hata vaghti ke mano yad nemikoni.

دوستت دارم کمتر از خدا و بیشتر از خودم چون به خدا ایمان دارم و به تو احتیاج


¤ نویسنده: بابک

نوشته های دیگران ( )

ساعت 8:10 صبح پنج شنبه 86/8/3

گونل این سوپر استار خوانندگان در باکو پایتخت آذربایجان در تاریخ ۲۵/۱۰/۱۹۸۵ به دنیا آمد . گونل در یک خانواده ۵ نفری چشم به جهان گشود پدرش یکی از معروف ترین موسیقی دانان آذربایجان و مادرش هم در زمینه پیانو فعالیت داشت و گونل در چنین خانواده ای  هنرمند به دنیا آمده است و از زمان کودکی به هنر و مخصوصا موسیقی علاقه و افری داشت تا جایی که ترانه های دیگر خواننده ها را باز خوانی کرد تا هنگامی که بزرگ شد .

او که به شدت به ابراهیم خواننده مشهور ترکیه علاقه داشت و بیشتر ترانه های این خواننده رو گوش می دادو می خواست روزی شاگرد وی باشد .

تا اینکه یک روز ابراهیم برای کنسرتی که داشت راهی آذربایجان شد آنجا با چنان استقبالی رو به رو

شد که تا  به حال تصور آن رادر خارج از کشور را نمی کرد .

در این کنسرت گونل و خانواده اش نیز شرکت کرده بودند تا این که گونل در حین کنسرت و با فریاد زدن نام ابراهیم به نام ابو ابو می خواست نزد ابراهیم برود  تا اینکه ابراهیم اورا به پیش خود خواند بعد از انجام کنسرت ابراهیم با خانواده گونل مشورت کرد و در مورد استعداد خوانندگی گونل با آنها صحبت کرد  و آنها را قانع کرد که از گونل مثل دختر خودش در  کنار خانواده خودش مراقبت کند .

خانواده گونل از یک سو خوشحال و از یک سوی دیگر ناراحت بودن خوشحالی آنها از این بود که ابراهیم به فرزندشان چنین پیشنهادی کرده و ناراحتی آنها دوری گونل بود چون گونل هنوز کوچک بود و در یک کشور غریب باید زندگی می کرد .

گونل همچنین در کنار موسیقی باید به درسش هم می رسید این چنین بود که یک صفحه ای بزرگ از زندگی گونل ورق خورد و او راهی ترکیه شد تا اینکه با کمک ها و آموزش های ابراهیم و خوده گونل در سال ۱۹۹۹ میلادی اولین آلبوم خود را به بازار عرضه کرد که تبلیغات و فروش آلبومش را ابراهیم بر عهده داشت این آلبومش به نام نه الور آلاهیم چه می شود خدای من و دنیا دنیا از ترانه های  معروف این آلبوم بود

گونل در این مدت نه کشورش و نه خانواده اش را هیچ کدام رو فراموش نکرد و مواقع تعطیلی به دیدنشان

می رفت و حتی  گفته است قصد دارد با یک مرد آذربایجانی ازدواج کند که این حرف در مقابله شایعه ازدواج او با پسر ابراهیم به وجود آمد .

او در یک مصاحبه تلویزیونی اعلام کرده است که تمام معروف شدنش را مدیون پدر و مادر و ابراهیم هست و گفته است که روزی بتواند این محبت های آن ها را جبران کند .

محبت گونل در دل ابراهیم به حدی زیاد هست که در سایت رسمی ابراهیم در صفحه اول عکس گونل دیده می شود .

گونل خواننده مسلمانی هست که به لطف صدا زیبا و جذابیت خاص خود در کشور ما ایران طرفدارن زیادی دارد عده ای به اشتباه گونل را دختر اقعی ابراهیم  می دانند که گونل تنها شاگرد ابراهیم هست .

اینم عکس گونل در 3 سالگی:

 

گونل

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

خوب اینم چند تا عکس دیگه.....

گ و ن ل

گونل2

گونل3

گونل.....

امیدوارم که لذت برده باشید.بای بای.


¤ نویسنده: بابک

نوشته های دیگران ( )

ساعت 9:40 صبح جمعه 86/5/26

بیوگرافی گوخان اوزن 

 در روز بیست و نهم ماه کاسیم (مطابق با ۱۰ آبان تا ۹ آذر) ۱۹۷۹ چشمانم را به روی

 دنیا باز کردم .سرنوشتم برای موسیقی نوشته شده بود بلکه .....

 چه کسی فکرشو میکرد از توی کوچه های قدیمی و حسرت خورده آنکارا سر از

 استانبول در بیارم , دور و بر موسیقی .....

 سوز جدایی از بدرقه کنندگانم و منتظر شدن برای اون اتوبوس اولیه (قدیمی) به راه هیچ

 کس نیومده , افتادم توی این شهر بزرگ ؛ با خودم می گفتم :" شاید تو این شهر تنها و

 غریب بشم " . دانه های اشک بی صدای افتاده از چشمانم انتقام خاطره هام بود.

 همچنین برای اومدنم تخمهای کاشته شده موفقیت رو باقطره های اشک خیس میکردم.

 به هر حال بر احساسات زیادم غلبه شد , در نتیجه این یک غریبه بود , اما از زمانی

 که قلم به دست گرفتم دیگه خودمو نگرفتم.

 مخصوص شدن اگه مثل یه شئ باشه رو نخواستم.میخواستم آنطور باشم که در آهنگهام

 صحبتهای نوشته شده ام رو به اندازه بزرگی دلم بریزم.

 جوری غریبه شدم که منحصر به فرد بود ....

 کارهایی رو که از روز تولدم تا به امروز انجام دادم :

 ۱۹۸۵ تا ۱۹۹۶: دوران ابتدایی , راهنمایی , دبیرستان و بعد از اون سالهای مربوط به

 دانشکده آنکارا

 ۱۹۸۶ تا ۱۹۸۸ : در اوپرا و نمایش دولت آنکارا و گروه موسیقی دسته جمعی خیلی

 بچه پر سرو صدا و فعالی بودم 

 ۱۹۸۸ تا ۱۹۹۳ : درT.R.T آنکارا و بچه های گروه T.S.M زیر دست استادان و

 هنرمندان خیلی با ارزشم در رادیو در گروه موسیقی دوام آوردم. برای من وضعیت

 موسیقی حقیقتا مثل توصیفهای دوران مدرسه بود. از استادان با ارزشم آقایان

 Sayın Özgen (GÜRBÜZ) , Sayın Cemil (UNCU) , Sayın Kemal

 (CANSER) نهایت تشکر رو دارم.

 ۱۹۸۸ تا ۱۹۹۷ : در یک آن به نواختن گیتار کلاسیک روی آوردم و سالهایم را

 با نواختن های هدفدار پشت سر گذاشتم.( بعد از سالهای ۱۹۹۰ به بعد کار هدفدار

 با سازها رو شروع کردم و مستقیما به نواختن اونا اقدام نمودم )

 در سال ۱۹۹۶ : ستاره دانشگاه تکنیک استانبول و دانشکده دانشهای اقتصادی

 اداری , در قسمت سود اقتصادی , در استانبول پیشرفت کردم ( دانشگاه رو به

 خواسته های بزرگ دیگرم در استانبول ترجیح دادم و سود و منفعت طبیعی که

 از دانشگاه بردم رو یه تصادف نمیدونم )

 در سال ۱۹۹۷ : برنامه رادیویی Tatlises

 سال ۱۹۹۸ : در آکادمی استانبول گیتار کار کردم

 سال ۱۹۹۹ : برنامه زنده موسیقی  Best FM - Best TV

 ( GÖKHAN ÖZEN"LE CANLI CANLI )                  

 سال ۲۰۰۰ : اولین آلبومم به نام " ÖZELSIN "

 سال ۲۰۰۱ : دومین آلبومم بنام " DÜMAN GÖZLÜM "

 سال ۲۰۰۳ : سومین آلبومم به نام " CIV CIV "

 سال ۲۰۰۳ : زمانیکه در امتحان ورودی دانشگاه استانبول در سال ۲۰۰۳

 دانشجوی دانشکده فنی علوم شدم به قسمت روانشناسی راه یافتم ( رشته

 روانشناسی رو برگزیدم )

 سال ۲۰۰۴ : در ۱۴ شباط (مطابق با ۱۱ بهمن تا ۸ اسفند) ۲۰۰۴ روز مخصوص

 عاشقان سی دی خاطره انگیز" Her şeyde biraz sen varsin "

 " تو در هر شئ یه مقدار وجود داری "

 سال ۲۰۰۴ : و اینک آلبوم چهارمم به نام " ASLINDA "

 از این به بعد زمان عمرم رو با هوادارانم هستم و ائنا رو تنها نمیگذارم

     برای هوادارانم.....

                                                    GÖKHAN ÖZEN


¤ نویسنده: بابک

نوشته های دیگران ( )

خانه
وررود به مدیریت
پست الکترونیک
مشخصات من
 RSS 

:: بازدید امروز ::
2
:: بازدید دیروز ::
4
:: کل بازدیدها ::
479365

:: درباره من ::

DENIZ

بابک
شدیدا مد گرا و واقع بین

:: لینک به وبلاگ ::

DENIZ

:: فهرست موضوعی یادداشت ها::

خواندنی ها[48] . حرفهای من[20] . زبان ترکی و...[13] . تست ها[5] . رمضان مبارک... .

:: آرشیو ::

ارشیومرداد
ارشیو شهریور
ارشیو مهر
ارشیو ابان
آرشیوخرداد ماه 87

:: اوقات شرعی ::

:: لینک دوستان من::

خبرگزاری علم و سیاست
کوثر
ایدا
عشق دلسوز

:: لوگوی دوستان من::


















::وضعیت من در یاهو ::

یــــاهـو

:: خبرنامه وبلاگ ::

 

:: موسیقی ::